بهشت پاییزی
بهشــــــــــــــــت پاییـــــــــــــزی
انبوهی از این بعد از ظهرهای جمعه را به یاد دارم که در غروب آنها در خیابان از تنهایی گریستم اما نه آواره بودم ونه غریب اما... این بعداز ظهرهای جمعه پایان وتمامی نداشت... می گفتند ازکودکی به ما که زمان باز نمی گردد اما نمی دانم چرا این بعداز ظهر های جمعه باز می گشتند....
نظرات شما عزیزان: